یک: روزنامه اطلاعات چهل سال پیش، هفدهم دیماه ١٣۵۶، نمیدانست چاشنی چه بمبی را جنبانده است. دقیقا در چنین روزی، چهل سال پیش به دستور شاه مقاله مزخرفی که حاوی توهینهایی به خمینی بود به قصد تخریب او در روزنامه اطلاعات چاپ شد که همه محاسبات آن اشتباه از آب درآمد و منجر به تظاهرات ١٩ دیماه ١٣۵۶ در قم و متعاقبا در تبریز و تهران شد. چهل سال بعد، در ٧ دیماه ١٣٩۶ احمد علمالهدی با محاسبات اشتباه خود باعث تکرار رویدادی مشابه شد که الان شاهدش هستیم. آن مقاله مخالفان شاه را متحد کرد و آن تحریکات علم الهدی هم چاشنی بمبی خفته را در زیر رژیم اسلامی جنباد.
دو: تنها چند روز پس از آغاز اعتراضات اخیر، فرمانده سپاه پاسداران، عزیز جعفری اعلام کرد که ‘فتنه سرکوب شده است’. شاه هم پس از سرکوب تظاهرات قم چنین تصوری داشت. اکنون معلوم شده محاسبات فرمانده سپاه هم به مانند محاسبات شاه اشتباه بوده است. علیرغم آنکه رسانههای حامی سرکوب، حتی در نحوه استفاده از قیدها و فعل جملات هم سعی دارند اعتراضات اخیر را پایان یافته نشان دهند، اما این اعتراضات نه تنها پایان نیافته که تازه در آغاز راه است. (این رسانهها در دو روز گذشته از اصطلاح ” اعتراضات هفته ‘گذشته’ ” استفاده کردهاند و فعل جملات آن را هم با ماضی ساده میبندند! جدیدا هم این سوال را مطرح کردهاند که آیا اعتراضات هفته گذشته در ‘آینده’ هم تداوم خواهد یافت! انگار اکنونی وجود ندارد. اینها همه تاکتیکهایی رندانه جهت القای پایان یافتن اعتراضات است).
سه: اعتراضات چهل سال پیش قم به آسانی سرکوب شد. فاصله زمانی آن هم با اعتراضات بعدی، دقیقا چهل روز طول کشید، زمانی که در ٢٩ بهمن ١٣۵۶ در تبریز دومین تجمع اعتراضی علیه شاه شکل گرفت که البته وسعت کمتری از تظاهرات قم داشت. شاه زمانی که دید تظاهرات سوم اینبار در تهران در ١٠ فروردین ١٣۵٧ حتی کوچکتر از تبریز برگزار شد بسیار خوشنود شد و آن را تقریبا پایان یافته تصور کرد. ناکامی معترضین در رساندن سه حرکت قم-تبریز-تهران به حرکت چهارم در مشهد (که قرار بود در چهلم تهران در تاریخ ٢٠ اردیبهشت ١٣۵٧ برگزار شود اما موفق به برگزاری آن نشدند) همه را اینبار کاملامطمئن کرد که آتشی که مقاله روزنامه اطلاعات در ١٧ دیماه به پا کرده بود، کاملا خاموش شده است. پنج روز بعد در ۲۵ اردیبهشت ۱۳۵۷ شاه فاتحانه وارد مشهد شد و استقبالی شاهانه برای او ترتیب دادند که امید سازماندهندگان سه اعتراض قبلی در قم و تبریز و تهران را کاملا به باد داد. اما یک رویداد مهم که بعدا در فرصتی مناسب به آن میپردازم، مجددا روند اعتراضات را زنده کرد و نهایتا اعتراضات پس از رکودی چند ماهه، جان تازهای یافت و به انقلاب بهمن ١٣۵٧ انجامید.
تفاوتها: به شباهتهای اشتباه محاسبات شاه و علمالهدی پرداختیم که احتمالا به نتایج مشابهی هم ختم خواهند شد اما تفاوتهایی کمی و کیفی هم بین این دو حرکت وجود دارد:
اولا تاکنون دیدەایم که فاصله بین حرکتهای اعتراضی امسال برخلاف سال ۱۳۵۶ به چهل روز نمیرسد. دوما درحالی که اکثر مردم ایران آنزمان از اعتراضات قم-تبریز-تهران اطلاع چندانی نداشتند یا با تاخیر و به صورت ناقص مطلع میشدند، اکنون مردم ایران تنها چند ساعت بعد از هر رویداد کاملا مطلع میشوند که مثلا در ایذه یا قهدریجان و دورود چه گذشته است. سوما آنزمان فضای جهانی به مانند امروز به زیان دولت و به سود معترضین نبود و زیادهخواهیهای ایران، رژیم شاه را به دشمن همسایگان و قدرتهای منطقهای تبدیل نکرده بود. اصولا در منطقه هیچ قدرتی جرات دشمنی با شاه را نداشت اما الان چنین نیست.
آخرین نکته آنکه چهل سال پیش مردم ایران تجربه انقلاب و همچنین جلوگیری از سرقت انقلاب را نداشتند و به فردی اعتماد کردند که نهایتا به اعتمادشان خیانت کرد. اما الان اصولا دنبال فرد یا رهبر خاصی نیستند بلکه به جای آن، به فکر یک سیستم برای انتخابات آزاد، رفع تبعیض، رفع ستم طبقاتی و کسب آزادیهای سیاسی و اجتماعی هستند. آنها آنچه را چهل سال پیش آغاز کرده بودند و به دلایلی نصف و نیمه کنار گذاشته بودند، الان تا پایان راه مصمم به اتمام آن هستند.
#انقلابایران #خمینی #همنسیدی #اعتراضاتسراسری #دیدگاهنو #خامنهای