محمد مساعد، روزنامهنگار سابق روزنامهشرق «به دلیل توییتهایی که در روزهای قطعی اینترنت در حساب توییترش نوشته بود» بازداشت شد. بازداشت او موجی از انتقادات را در فضای نسبتا بسته اینترنت ایران و خارج از کشور ایجاد کرده است. محمد مساعد پس از بازداشت در اختیار وزارت اطلاعات قرار گرفته بود که به تازگی به زندان «ضیابر» صومعهسرا منتقل شده و مسئولان قضایی این شهر به خانواده وی اطلاع دادند که دادستان تهران باید برای آزادی ایشان «به قید وثیقه» دستور دهند و تاکنون دادستانی تهران نظری در این رابطه نداده است.

مساعد در سال ۱۳۸۷ فعالیت روزنامهنگاری را با هفتهنامه چلچراغ آغاز کرد و پس از مدتی حضور در رسانههای اصلاحطلب به عنوان خبرنگار اقتصادی روزنامهشرق مشغول به کار شد. مساعد صرفا نه در قامت یک روزنامهنگار در جغرافیای کاملا بسته حکومت جمهوریاسلامی بلکه به عنوان پژوهشگر اقتصادی بدون واهمه از تبعات تحقیقات خود به سراغ دهها پرونده مفساد اقتصادی در ایران رفت و با گزارشات تحلیلی، توانست بسیاری از پروندههای خاکخورده را گرد بگیرد و اعتراض کند. برمبنای همین کنش و پیگیریها در سال ۱۳۹۷ برنده جایزه امینالضرب شد. امینالضرب معتبرترین جایزه خبرنگاران اقتصادی در ایران است که مساعد در بخش گزارش خبری-تحلیلی رتبه اول را به دست آورد. به گفته همکاران این روزنامهنگار «برای مساعد هیچ خطقرمزی» وجود نداشت و به همین دلیل نیز در سال ۱۳۹۸ پس از انتشار گزارشهای انتقادی درخصوص عملکرد و رانتهای وابسته به محمدشریعتمداری «مجبور» به استعفا از روزنامه شرق شد.
محمدشریعتمداری وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی از پرحاشیهترین وزرای دولت روحانی، پیشتر مقدمات استعفای صبا آذرپیک و خانهنشینی او را فراهم کرده بود چرا که پس از افشای فساد شریعتمداری، آذرپیک بازداشت شد. سید هادی رضوی یکی از بزرگترین متهمان فساد اقتصادی ایران، داماد شریعتمداری است که مساعد درخصوص او بارها مطالبی منتشر کرد که گفته میشود دلنگرانی وزیر دولت روحانی از ادامه فعالیت مساعد به همین دلیل بود.
آنچه طی دو سال گذشته کدورت دستگاههای امنیتی را در رابطه با مساعد بیشتر کرد، پوشش ويژه اعتراضات کارگری شرکت کشت و صنعت نیشکر هفتتپه بود. این روزنامهنگار برای اولینبار تصاویر ویدیویی و گزارشات میدانی مهمی از اعتراضات کارگری منتشر کرد که بسیاری از رسانهها با عمق مشکلات کارگران در این شرکت آشنا شدند.
فعالیتهای این روزنامهنگار اقتصادی به قدری مورد توجه قرار گرفت که انجمن علمی سیاستگذاری دانشگاه علامهطباطبایی از وی به عنوان مهمان برنامه دعوت کرد تا با موضوع «رسانه، فساد و شفافیت» سخنرانی کند که در این برنامه وی از فشارهای وارده به خبرنگاران افشاگر در ایران سخن گفت. فشارهایی که بارها مساعد را مورد تهدید قرار داده بود و در این رابطه در سخنرانی خود گفت« به عنوان مثال وقتی از عملکرد فلان شرکت سؤال میپرسید، جواب میدهند میدانید مدیر عامل ما داماد آقای فلانی است که رئیس شورای فلان این کشور است؟! یا رفتارهای عجیبتر که یک نمونه آن برای خود من پیش آمد و آن داستان، این بود که یکی از آقایانی که من گزارشی در مورد ایشان نوشتم گفتند که «من برای ساکت کردن تو راههای زیادی دارم و دلیلی ندارد که تو این جا احضار شوی و این جا بیایی و گوش تو را بکشیم. با روشهای دیگری ساکتت میکنیم».
بررسی سخنان مساعد در دانشگاه علامهطباطبایی و پس از آن صفحه شخصی او در توییتر نشان میدهد که مساعد درگیر یک گروگانگیری بزرگ خبری درحوزه فساد اقتصادی است. او بارها از مافیا و قلدرهای مقابله با شفافیت سخن گفت و خود در مواجه با این امر بدون واهمه از تبعات آن مینوشت. درگیری او با سازمان خصوصیسازی، مجموعه شستا، بانک مرکزی، مدیران شرکتهای خصوصی که با رانت به سمت رسیده بودند و از همه مهمتر، مجلس و دولت که بارها «دست به لونه زنجبرها» میزد تا آنان را به پاسخگویی وادار کند، از جمله گروه و افراد زخمخورده انتقادات مساعد هستند. او بارها نکات مهمی از بودجه تقدیمی حسنروحانی را به صورت خلاصه منتشر کرد که آن مطالب میلیونها مخاطب داشت و نکته مهم آن مطالب، انتقادات وی و استنادات او بود.بسیاری از کاربران فضای مجازی به مدد نکتهسنجی و یا انتشار مطالب نسبتا محرمانه به عمق بحران اقتصادی ایران پی می بردند و آن مطالب در رسانههای جمعی و شبکههای اجتماعی به خوبی بازنشر میشد.
مساعد در میان عاملان فساد و یا حامیان فساد چهره ترسناکی بود. او با افشاگری توانسته بود دلنگرانی بزرگی در دل آنان ایجاد کند اما دشمنان مساعد تنها فاسدان و یا حامیان آنها نبود. او در سخنرانی خود به صورت ضمنی از دشمنی بخشی از رسانهها با روزنامهنگاران افشاگر سخن گفت. این روزنامهنگار هدف اصلی خود را «مبارزه با فساد» در همه مجاری میدانست و به همین دلیل مساعد در میان دوست و دشمن، بدخواهانی داشت که حاضر به پذیرش افشاگری وی نبودند. نه تنها مساعد بلکه افرادی چون یاشار سلطانی نیز در گزند بسیاری از مرتبطین حلقه فساد بودند.
مساعد به دلیل تنگتر شدن حلقه خودیها و نبود حامی در رسانههای ایران از مطبوعات خارج شد و تمرکز فعالیت خود را در دو شبکه اجتماعی توییتر و تلگرام قرار داد. صفحه توییتر او که پس از بازداشت به حالت معلق درآمده است ۳۲ هزار و هفتصد دنبالکننده داشت و از سویی دیگر صفحه تلگرام او که به تازگی فعال شده بود ۱۳ هزار دنبالکننده داشت.مطالب مساعد با مخاطبین بسیار زیادی روبرو میشد و او با نگاه انتقادی مینوشت.
مساعد پس از اعتراضات سراسری در ایران و نبود اینترنت، توانسته بود در توییتی به زبان انگلیسی بگوید که«ای دنیا، اینترنت ما قطع شده است، آیا شما صدای ما را میشنوید؟» که این توییت با استقبال بسیار زیادی روبرو شد و حتی مقامات وزارتخارجه آمریکا نیز با بازنشر آن به این توییت، واکنش نشان دادند اما همین جمله کوتاه مساعد دلیل بازداشت وی شد.
روزنامهنگاری که به گفته همکاران و دوستاناش «هرگز اسیر سانسور نشد» و یا «تن به فضای سانسور نمیداد» با وجود آنکه میدانست اگر باور خود را سانسور نکند دچار مشکل و بازداشت خواهد شد با این حال نوشت و بازداشت شد.
بنابر تجربه بسیاری از روزنامهنگاران بازداشت مساعد او را در شرایط نامساعدی قرار خواهد داد. حکومت جمهوریاسلامی در شرایط بحرانی قرار داد و هرگز روحیه انتقادپذیری و یا پذیرش دیدگاهی جز دیدگاه ایدئولوژیک خود نداشته و به همین دلیل بیم آن میرود مساعد در بازجویی مورد آزار و اذیت و شکنجه قرار بگیرد. جمهوریاسلامی به قدری این روزها در بحران عمیق فرو رفته است که تامل و صبوری خود را از دست داده و در نتیجه احتمال آن میرود وضعیت این روزنامهنگار را در شرایط سختی قرار دهد. به تازگی بنابر گزارش فدراسیون بینالمللی روزنامهنگاران حکومت نه تنها در داخل بلکه تهدیدات جدی به روزنامهنگاران ایرانی شاغل در رسانههای فارسیزبان خارج از کشور نیز داشته و به آنان هشدارامنیتی و قضایی داده است.
یادداشتی از مرتضی اسماعیلپور