
بهزاد مهرانی - کاظم صدیقی، امامجمعه موقت تهران در نماز جمعه میگوید که «اگر تمام اسباب زندگی رهبر انقلاب را جمع بکنید حتی بهاندازه بار یک وانت هم نخواهد شد.»
فرض کنیم که چنین حرفی کاملا درست باشد. آیا بهتر نیست که خامنهای در خانهای مجلل با امکانات مناسب و وسایلی به اندازه چندین کامیون بار زندگی کند اما چنان درایتی داشته باشد که مملکتی را اینچنین به تباهی و فقر و فلاکت نکشاند؟
از این که بگذریم صدیقی و همه پیروان ولایت در مورد ثروت خامنهای و اموالی که زیر دست او است و از مالیات معاف، دروغ میگویند.
اساسا در جامعهای که تحقیق در مورد شفافیت اقتصادی حاکمان ناشدنی است و عواقب بدی برای محقق دارد سخنگفتن از وضعیت اقتصادی سران حکومت ناشدنی است. در ۲۱ آبان ۱۳۹۲ خبرگزاری «رویترز» گزارشی از «ستاد اجرایی امام» که یکی از نهادهای زیر نظر خامنهای است منتشر کرد و در آن با بررسی بیانیههای رسمی، داراییهای خامنهای را بیش از ۹۵ میلیارد دلار تخمین زد.
پل جرج کلبنیکوف، روزنامهنگار آمریکایی روسیتبار و سردبیر شعبهی روسیهی نشریهی «فوربس»-Forbes- که مدت ده سال برای این نشریه کار میکرد و در سال ۲۰۰۴ در سن ۴۱ سالگی در مسکو به قتل رسید، کتابی دارد به نام «آخوندهای میلیونر ایران» که یک سال پیش از قتل این روزنامهنگار منتشر شد. این روزنامهنگار در بخشی از کتاب خود مینویسد:
«در حالی که بیش از ۹ درصد نفت دنیا و ۱۵ در صد گاز طبیعی جهان در ایران قرار دارد، ایران باید کشوری ثروتمند باشد، اما درآمد سرانه هفت درصد کمتر از مقدار آن قبل از انقلاب است. حجم سرمایههای منتقل شده از ایران به دبی و مناطق امن اقتصادی در حدود سه بیلیون دلار در سال است.»
پل کلبنیکوف در این کتاب به زندگی اقتصادی رفسنجانیها، عسگر اولادیها، رفیقدوست، واعظ طبسیها و .. میپردازد و به منابع مالی و اقتصادی و ثروتهای افسانهای خانوادههای وابسته به رفسنجانی، واعظ طبسی و دیگران اشاره میکند.
یادمان نرفته که رفسنجانی هم میگفت که در یک خانه استیجاری زندگی میکند و همسرش برای امرار معاش خیاطی میکند.
این وانتی که کل دارایی امثال خامنهای در آن جمع میشود قریب به یقین باید وانتی باشد پر از دلار و نه قاشق و چنگال و فرش حصیری و یخچال. برای محقق و روزنامهنگار تحقیقی، آگاهییافتن از ثروتهای افسانهای حاکمان تمامیتخواه سرنوشتی برای اهل تحقیق رقم میزند که برای «کلبنیکوف» رقم زد. این روزنامهگار در شامگاه روز جمعه نهم ژوییه ۲۰۰۴ هنگامی که از دفتر مجله خارج شد از سوی اتومبیل در حال حرکتی ۴ تیر به سمت او شلیک شد و در بیمارستان درگذشت.